کی اشکاتو پاک می کنه
شعری از امیرفرخ تجلی
با آهنگسازی سیاوش قمیشی
و
صدای سلطان صدا: ابـــــی


کی اشکاتو پاک می کنه ، شبا که غصه داری
دست رو موهات کی می کشه ، وقتی منو نداری
شونه کی مرهم هق هقت میشه دوباره
از کی بهونه میگیری ، شبای بی ستاره
برگ ریزونای پاییز ، کی چشم برات نشسته
از جلو پات جمع می کنه ، برگای زرد وخسته
کی منتظر می مونه ، حتی شبای یلدا
تا خنده رو لبات ، بیاد
شب برسه به فردا

کی از سرود بارون ، قصه برات می سازه
از عاشقی می خونه ، وقتی که راه درازه
کی از ستاره بارون ، چشماشو هم می ذاره

نکنه ستاره ای بیاد ، یاد تور نیاره
نکنه ستاره ای بیاد ، یاد تور نیاره
کی اشکاتو پاک می کنه


از مرز خوابم می گذشتم
سایه تاریک یک نیلوفر
روی همه این ویرانه ها فرو افتاده بود
کدامین باد بی پروا
دانه این نیلوفر را به سرزمین خواب من آورد

نیلوفر رویید
ساقه اش از ته خواب شقا هم سر کشید
سیلاب بیداری رسید
چشمانم را در ویرانه خوابم گشودم

نیلوفر به همه زندگی ام پیچیده بود
در رگهایش من بودم که می دویدم
هستی اش درمن ریشه داشت

وهمه من بود
کدامین باد بی پروا
دانه این نیلوفر را به سرزمین خواب من آورد


موضوعات مرتبط: قلب شکسته

چهارشنبه ۱ اسفند ۱۳۸۶ | | ( م ح م د ) |